رفتنت آغاز ویرانی است حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی است حرفش را نزن
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشم هایم بی تو بارانی است حرفش را نزن
آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو
راهمان با اینکه طولانی است حرفش را نزن
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانی است حرفش را نزن
خورده ای سوگند روزی عهد ما را بشکنی
این شکستن نا مسلمانی است حرفش را نزن
حرف رفتن می زنی وقتی که محتاج توام
رفتنت آغاز ویرانی است حرفش را نزن
تاریخ : جمعه 94/6/27 | 3:27 عصر | نویسنده : باران.. | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.